به گزارش همشهری آنلاین، حالا فکرش را بکنید در این گیرودار یکهو مردی مثل سوپرمن ظاهر شود و در یک چشم به هم زدن خودروی شما را جابهجا کند. امکان ندارد؟ چرا اتفاقا کاملاممکن است. دستکم فعلا برای اهالی فسا؛ چون آنها پهلوانی دارند که میتواند با موها و گوشهایش ماشین را چندین و چند متر بکشد. اسم او محمدعلی مصلحی است و ماجرای توانایی خارقالعادهاش مفصل. لطفا ورق نزنید؛ همه چیز را در این گزارش برایتان نوشتهایم.
اصلا با آدمهای معمولی فرقی ندارد؛ یک مرد ۸۰ کیلویی با موهای فرفری که به قول خودش ۳سالی هست آرایشگاه نرفته. محمدعلی مصلحی ۳۱ ساله و متاهل است و شغل اصلیاش رانندگی خودروهای سنگین است. محمدعلی الان همراه خانوادهاش در شهرستان فسای فارس زندگی میکند.
خودش درباره انگیزه رکوردزنیاش میگوید: «عاشق فیلمهای اکشن هستم و همیشه برنامه قویترین مردان ایران و جهان را دنبال میکنم. همه ماجرا هم با دیدن یکی از این فیلمها شروع شد. حدود یک سال پیش بود که برنامه رکوردزنیهای کتاب گینس را از تلویزیون دیدم؛ وقتی دیدم مردان خارجی با موی سرشان انواع ماشینها را جابهجا میکنند به فکر فرو رفتم. با خودم گفتم ما که چیزی از این خارجیها کم نداریم اگر آنها توانستهاند این کارهای عجیبوغریب را انجام دهند چرا ما نتوانیم».
تصمیم محمدعلی
فیلم تاثیرش را گذاشته بود، محمدعلی داشت یکی از بزرگترین تصمیمهای زندگیاش را میگرفت. او ماجرا را با خانوادهاش در میان گذاشت اما آنها که میترسیدند برایش اتفاق ناگواری بیفتد مخالفت کردند با این وجود مرغ محمدعلی یک پا داشت؛ او هر طور که بود موافقت خانوادهاش را به دست آورد اما این پایان مشکلات او نبود.
خودش درباره سختیهای رکوردزنیاش میگوید: «بعد از اینکه خانوادهام را راضی کردم، باید از چند نفر از دوستانم کمک میگرفتم تا مرا در تمرینها همراهی کنند اما وقتی ماجرا را با پسرعمویم، احمد، درمیان گذاشتم او خندید و گفت این کار امکانپذیر نیست، همه موهایت کنده میشود! وقتی احمدگفت من از پس این کار برنمیآیم با خود گفتم هرطور شده باید او را متقاعد کنم ولی او به من میخندید». احمد برای اینکه به پسرعمویش ثابت کند که از پس این کار برنمیآید به او گفت: «اگر تو توانستی با موهایت مرا بکشی، آن وقت حرفت را قبول میکنم».
از آنجا که محمدعلی به خودش اطمینان کامل داشت این شرط را قبول کرد؛ «وقتی چند کیلومتر از فسا دور شدیم احمد گفت من پسرعموی تو هستم، اگرموهای تو کنده شود فامیل از دست من ناراحت میشوند؛ به همین دلیل اجازه بده دوستم این کار را انجام بدهد. به این ترتیب دوست احمد که ۶۰کیلو وزن داشت موهای مرا با دست محکم گرفت؛ آن وقت بود که من شروع به کشیدن او کردم؛ او هر کاری کرد که مرا متوقف کند، نتوانست و من با کشیدن دوست احمد روی زمین توانستم تواناییام را به آنها ثابت کنم».
تمرینهای سری
بعد از اینکه دوستان محمدعلی باور کردند او از پس کشیدن خودرو با موهایش برمیآید به او کمک کردند تا رکوردش را ثبت کند؛ برای این کار، آنها هر وقت فرصت پیدا میکردند به محلی در ۳کیلومتری فسا میرفتند.
محمدعلی درباره آن روزها میگوید: «به خاطر اینکه شغلم رانندگی است، مدام در سفر هستم. شاید در طول ماه فقط ۳بار بتوانم خانوادهام را ببینم. به همین دلیل کمتر وقت میکردم تمرین کنم اما هروقت به فسا بر میگشتم از هر فرصتی برای تمرین استفاده میکردم؛ همراه احمد و دوستش به محلی پرت میرفتیم تا با کمک آنها دور از چشم مردم تمرینهایم را انجام بدهم.
آنجا موهای پشت و بغل سرم را به ۲قسمت تقسیم میکردم بعد آنها را میتاباندم و با یک تسمه که شبیه کمربند ماشین است به خودرویی که قرار بود بکشم وصل میکردم. آن روزها ما با یک مزدا۱۶۰۰ تمرین میکردیم، بعد از چندین جلسه تمرین بالاخره توانستم با موهای سرم ماشین را حدود ۷۰ متر جابهجا کنم. بعد از انجام این کار از اینکه توانسته بودم به مردم ثابت کنم ما ایرانیها از خارجیهایی که در تلویزیون خودنمایی میکنند، چیزی کم نداریم، احساس خوبی داشتم و خیلی خوشحال بودم».
رکوردی دیگر
بعد از اینکه محمدعلی توانست با موهایش بر خودرو غلبه کند بیشتر از همیشه از تواناییهایش باخبر شد و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کرد از آن به بعد دیگر افرادی که به او میخندیدند محمدعلی را به عنوان پهلوان معرفی میکردند؛ این ماجراها باعث شد تا مصلحی به فکر رکوردشکنی دیگری بیفتد. «این بار هم همان برنامه رکوردهای گینس را از تلویزیون نگاه میکردم که یک مرد چینی ۵۰-۶۰ کیلویی به شکل تعجبآوری یک وزنه ۵۶کیلویی را با گوشش جابهجا میکرد با دیدن این مرد دوباره به فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم رکورد او را بزنم».
محمدعلی با روحیهای که از رکوردزنی قبلیاش گرفته بود خیلی زود مقدمات زورآزمایی جدیدش را فراهم کرد اما او برای این کار به وسیلهای احتیاج داشت تا گوشهایش را مهار کند «برای این رکورد شکنی به ابزاری احتیاج داشتم که با آن بتوانم گوشهایم را به ماشین ببندم. در فیلم رکوردهای گینس دیده بودم مرد چینی شیای فلزی را به گوشهایش بسته بود و به کمک آن وزنه را جابهجا میکرد به همین دلیل به دقت فیلم را نگاه کردم تا بتوانم از روی وسیلهای که مرد چینی به گوشش بسته بود یکی برای خودم بسازم بعد از اینکه متوجه طرز کار آن شدم نقشه ساختن آن را طراحی کردم.»
این بار هم محمدعلی شانس آورده چون شغل عمویش صافکاری خودرو بود و مصلحی میتوانست از کارگاه عمویش کمال استفاده را ببرد: «ساختن این ابزار برایم خیلی مهم بود چراکه بدون آن نمیتوانستم کاری از پیش ببرم اما ساختن این شئ فلزی آسان نبود در مدت یک ماه سه بار تست زدم تا بالاخره توانستم چیزی را که میخواستم بسازم.»
بعد از آماده شدن ابزار مخصوص، محمدعلی تمرینهایش را شروع کرد برای این رکوردشکنی او دوباره به همراه دوستانش به خارج از شهر میرفت وبا همان خودروی مزدا ۱۶۰۰ تمرین میکرد در طول تمرین او سعی نمیکرد خودرو را جابهجا کند محمدعلی فقط تمرین میکرد تا گوشهایش را در برابر خطرات احتمالی مقاوم کند در تمامی طول تمرین دوستانش هوای او را داشتند تا مشکلی برایش پیش نیاید: «سرانجام بعد از چند ماه تمرین احساس کردم برای جابه جا کردن خودرو آماده شدهام چون هنگام کشیدن ماشین فشار زیادی به گوشهایم میآمد تصمیم گرفتم کارم را با یک خودروی سبک شروع کنم. به همین دلیل پراید را انتخاب کردم.»
یک شب پراسترس
حالا دیگر همه چیز آماده بود تا مصلحی یک بار دیگر شگفتی ساز شود اما شب قبل از روز رکوردزنی برای او شب خیلی طولانیای بود محمدعلی خوب میدانست فردا بیشتر مردم شهر برای دیدن او روبهروی زورخانهای که قهرمان فسایی آنجا ورزش میکند جمع میشوند و اگر از پس این کار برنیاید طرفدارانش ناراحت وناامید میشوند.
همه این فکرها خواب را از چشم مصلحی میگرفت اما با همه این سختیها بالاخره روز موعود فرارسید و قهرمان ما به طرف زورخانه راه افتاد؛ «آن روز جمعیت زیادی برای تماشای رکورد زنیام آمده بودند با خودم گفتم هرگز آنها را ناامید نمیکنم به همین دلیل ابزاری را که ساخته بودم محکم به گوشهایم بستم اگرچه زمینی که من خودرو را روی آن میکشیدم شیب خیلی کمی داشت اما به لطف خداوند توانستم پراید را حدود۴۰ متر جابهجا کنم.»
محمدعلی مصلحی از این رکوردزدنها هدف بزرگی دارد
پهلوان زورخانهای
مصلحی یک ورزشکار حرفهای است او ۴سال است ورزش باستانی کار میکند پهلوان فسایی احترام خاصی برای ورزش باستانی و مرشد زورخانه قائل است تا حدی که در ماجرای ۲ رکورد زنیاش مرشد زورخانه با صدای ضرب او را همراهی کردوبه او روحیه داد.
مصلحی قصد دارد با رکوردزنیهایش ورزش باستانی را به جهانیان معرفی کند؛ «وقتی میبینم ورزشکاران خارجی توانستهاند ورزشی مثل ایروبیک را به ایرانیها معرفی کنند با خودم میگویم چرا ما ورزش باستانی را که متعلق به این مرز وبوم است به آنها معرفی نکنیم.من قصد دارم با زدن رکوردهای بهتر و معرفی خودم به عنوان یک باستانیکار این ورزش را بیشتر از قبل معرفی کنم».
محمدعلی ۲برادر و ۲خواهر دارد اما آنها مثل او ورزشکار نیستند خودش دراینباره میگوید: «برادر و خواهرهایم بیشتر دنبال درس و مشق هستند تا ورزش به همین خاطر در خانواده ما فقط من به صورت جدی ورزش را دنبال کردم البته چون برنامه خاصی برای ورزش کردن نداشتم این کار باعث شد درس و مشق را فراموش کنم به همین دلیل تا دوره راهنمایی بیشتر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم اما الان از این کار پشیمانم و به این خاطر از جوانانی که قصد دارند ورزشکار حرفهای شوند درخواست میکنم قبل از هرچیز به فکر تحصیلاتشان باشند چون یک ورزشکار تحصیل کرده خیلی زودتر پلههای ترقی را طی میکند و میتواند برای خود و کشورش افتخارآفرین شود».
نظر شما